قهر نکنید و رشد خودتان را نشان بدهید به دنیا
 

همه با هم به پاى صندوق بروید. مطلب دیگر این که پاى صندوق ها که مى‏روید این طور نباشد که با هم اختلاف پیدا بکنید یک مساله‏اى است که براى کشور است. هر یک از اینها که ببرند، براى کشور لابد خدمت خواهند کرد. و اگر خدمت نکنند ملت هست و آنها را بر کنار خواهد کرد. از این جهت به‏طور خصمانه با هم رفتار نکنید. برادر باشید با هم. اگر یکى رییس جمهور شد، شما هم به او اعانت کنید. این طور نباشد که قبل از این که رییس جمهور بشود بریزید به جان هم. فردا پاى این صندوق ها بریزید به جان هم. یا بعض از قشرها شرکت نکنند. من از همه قشرهاى ملت، چه فارس، چه ترک و چه کرد و چه بلوچ و چه ترکمن و چه بختیار[ى‏] و چه سایر قشرهایى که و طوایفى که هستند در ایران، از اینها تقاضا مى‏کنم، عاجزانه تقاضا مى‏کنم که طورى نکنید که در خارج منعکس بشود که شما یک مردمى هستید که تربیت اسلامى ندارید. شما یک مردمى هستید که با هم سردنیا نزاع مى‏کنید.
ریاست جمهور[ى‏] چیزى نیست که شما به آن اهمیت بدهید. اگر ریاست جمهور خوب باشد، آن است که خدمت به ملت مى‏کند و اگر بد باشد، آن است که راه جهنم را باید بپیماید. خیلى در صدد این نباشید که براى خاطر این که یکى بیشتر مى‏خواهد رأى ببرد، یکى کمتر مى‏خواهد رأى ببرد به هم بریزید و جنگ و نزاع باشد، و اسباب ناراحتى همه را فراهم کنید. و من هم که اینجا هستم و در بیمارستان هستم از این جهت، ناراحت و ناراضى باشم. یکى دیگر این که بعد از این که رییس جمهور به مبارکى ان شاء اللَّه تعیین شد، هرکس باشد، دیگران قهر نکنند و عقب بنشینند. کشور، کشور خود شماست. رییس جمهور باشید، کشور است. پاسبان باشید، کشور است. طلبه مثل من‏ باشید، کشور خود شماست. بعد از این که رییس جمهور تعیین شد همه اعانت کنید از او.
همه وارد بشوید در کار و اعانت کنید از او کنار ننشینید. قهر نکنید و رشد خودتان را نشان بدهید به دنیا که شما رشید هستید، و شما مى‏توانید که یک مملکتى را با هم اداره بکنید.وقتى که بنا شد یکى رییس جمهور شد، دیگرى هم یک کار دیگر. دیگرى هم یک کار دیگر. و کارها را به سلامتى انجام بدهید.(8)
از همه قشرها، از همه ملت مى‏خواهم که آداب اسلامى را در انتخابات حفظ کنند
لکن من از همه قشرها، از همه ملت مى‏خواهم که آداب اسلامى خودشان را نسبت به همه امور، خصوصاً در انتخابات حفظ کنند. و مبادا خیال کنند که مبارزات انتخاباتى عبارت از این است که به دیگران بد بگویند و کارشکنى بکنند.
البته دعوت به انتخاب اشخاص مانع ندارد، لکن توجه داشته باشند که همان‏طور که در انتخاب رییس جمهور، به آن سلامت و به آن آرامش و به آن خوبى گذشت -که نمونه بود در ایران- من امید آن دارم که در این انتخابات هم به همان‏طور بگذرد. و همه با هم برادروار در یک مقصد باشیم. در یک مقصد باشید. و خداوند را شاهد بدانید، و ناظر بدانید، و نهضت را لکه‏دار نکنید. دشمن ها درصددند که خرده گیرى کنند. و من امیدوارم که خداوند همه شما را تأیید کند. و همه با سلامت این انتخابات را هم بگذرانید و بعد را هم همین‏طور.(9)

رعایت اخلاق اسلامى در انتخابات
 

مثلًا انتخابات مجلس که یک مرحله‏اش گذشته است، و مرحله بعدش هم بعد ان شاء اللَّه مى‏شود، این انتخابات یک انتخابات آرامى بود. آن طورى که به من گزارش دادند انتخابات به‏طور آرامش تحقق پیدا کرد. حالا اگر بعضی ها در انتخابات شکست‏ خوردند نباید اینها که قصد خدمت داشتند منتها در مجلس حالا دستشان از آن کوتاه شده است، نباید یکسره ملت را به باد انتقاد بکشند. اگر شما شکست خوردید، نباید بگویید ملت ایران همه‏شان خلاف کرده‏اند. چطور یک ملت مسْلمى، در یک امر حیاتى که با این آرامش و خوبى انجام داده است، اینها خیانتکار باشند؟ یک ملت که خیانتکار نمى‏تواند باشد. اشخاص باید آداب اسلامى را حفظ کنند. به مجرد این که یکى مى‏خواهد وکیل بشود، و فرض کنید که دوست من است مى‏خواهد وکیل بشود، یا از گروه من است مى‏خواهد وکیل بشود و ملت او را وکیل نکردند، نباید یکدفعه قلم ها را بردارند و بر ضد اصل انتخابات چیز بنویسند، حمله کنند به اصل انتخابات.
شکایتى دارند، خوب شکایتشان را رسیدگى مى‏کنند. هیاهو درست کردن، جز این که دامن زدن به این است که خیانتکارها راهشان باز بشود، چیز دیگرى نیست .اگر شما خدمتگزار به کشور هستید، در مجلس یکجور خدمت مى‏توانید بکنید، در خارج از مجلس هم یکجور خدمت دیگر. مگر همه اهالى ایران توى مجلس مى‏روند؟ خوب در مجلس هم یک عده معدودى هستند. اگر غرضى در کار نیست و مى‏خواهید خدمت بکنید، حالا مى‏بینید که شما رأى نداشته‏اید، شما در خارج مجلس خدمت بکنید. تأیید کنید این مجلس را.
این طور نباشد که منعکس کنید در خارج که خیر، مملکت ایران یک مملکتى است که انتخاباتش کذا شد. این حرف غلطى است. این حرف غلط را اینقدر نزنید. براى خاطر خدا توجه داشته باشید که یک مجلس شورا که مجلس شوراى اسلامى است و مى‏خواهد براى ایران خدمت کند و باید قوه داشته باشد، تنها مرکزى است که تمام قوا باید تبع آن باشند، شما بخواهید براى اینکه شما وکیل نشده‏اید در کجا، هیاهو کنید که انتخابات انتخابات کذا بوده؛ این حرف خلاف اسلام است. شکایت اگر هست، شکایت پذیرفته است. و مقاماتى که باید شکایت ها را بپذیرند، مى‏پذیرند. اما هیاهو کردن و فریاد زدن و انتقاد بیجا کردن، این برخلاف دستورات اسلام است. (10)

ویژگی هاى رییس جمهور خوب
 

شما جوان ها و همه قشرهاى ملت باید با بیدارى به پیش بروید. وقتى بناست که سرنوشت یک ملتى به دست خودش باشد که بحمداللَّه به اینجا رسیدید و امروز کسى به شما تحمیل نمى‏کند چیزى را و شما آزادید در اینکه سرنوشت خودتان را تعیین کنید، در این مرحله هم من امیدوارم که با روشن بینى، با تفکر، با مآل اندیشى این مراحل را طى کنید .و من امیدوارم که اشخاصى که کاندیدا شدند براى ریاست جمهورى شما توجه کنید و کسى که از همه متعهدتر به اسلام، سوابقْ سوابقِ خوب، پیوسته به هیچ طرفى نه شرقى باشد، نه غربى باشد، نه غربزده باشد، نه شرقزده باشد، مسلمان باشد، پیرو احکام اسلام‏ باشد، ملى باشد، دلسوز به ملت باشد، خدمتگزار به ملت باشد، سوابقش خوب باشد، در رژیم سابق هیچ گاه وارد نشده باشد و با اجانب پیوند نداشته باشد، از خودتان باشد و براى خودتان. اختیار دست شماست.
من بنا ندارم که کسى را تعیین کنم. ما همین اوصاف رییس جمهور را و اوصاف وکلایى که بعد مى‏خواهید ان شاء اللَّه تعیین کنید باید بگوییم و شما خودتان انتخاب کنید و از تفرقه و تفرق پرهیز کنید. اشخاص را هم ملاحظه سوابقشان را بکنید که قبل از انقلاب چه بوده‏اند، در حال انقلاب چه بوده‏اند، و بعد از پیروزى نسبى چه کردند و چه بودند. و پس از این که همه اوصافش را به دست آوردید و او را شخصى دانستید که لیاقت دارد براى یک همچو مسندى و مى‏تواند این مملکت را به طورى که خدا مى‏خواهد اداره کند تا آن حدودى که در اختیار اوست، و شخصى است که تعهد به اسلام دارد، اعتقاد به قوانین اسلام دارد، در مقابل قانون اساسى خاضع است و اصل صد و دهم ظاهراً که راجع به ولایت فقیه است، معتقد است و وفادار است نسبت به آن، یک همچو شخصى را شماها خودتان انتخاب کنید و گروه هاى مردم را هم وادار کنید که یک همچو شخصى را انتخاب کنند و از تفرقه بپرهیزند.
ممکن است که اگر شماها یا سستى کنید براى یک همچو امر مهمى و طورى باشد که به نظر بیاید که بى‏تفاوتید -اگر شد؛ بروید رأى بدهید، اگر نشد نروید- و یا گروه هاى شما با هم اختلاف پیدا بکنند، ممکن است اشخاصى که لایق این مقام نباشند به این مقام برسند. این امرى است که بسته به نظر خودتان و باید با تمام قوا جدیت کنید که سرنوشت اسلام و مسلمین را به دست کسى که لایق براى این مقام نباشد، ندهید. و من امیدوارم که با اتکال به خدا این مطلوب هم حاصل بشود.
و از خداى تبارک و تعالى سلامت و توفیق و رفاه ملت را خواستارم. و از قرارى که تذکر دادند خانواده‏هاى شهداى سردشت در اینجا هستند. من به آنها تسلیت عرض مى‏کنم.(11)

اخلال در روند انتخابات
 

الآن هم مأیوس نیستند، آنها که نگذارند این رییس جمهور که، مردم خودشان باید تعیین کنند، نگذارند تعیین بشود. 124 نفر بیایند و داوطلب بشوند براى رییس جمهور، معلوم است معنایش چیست. 124 نفرى که مردم اکثرشان را نمى‏شناسند. شاید ده تاشان را بیشتر مردم نشناسند. تویشان اشخاصى که بى‏عقل هم هست، مى‏گویند هست. من نمى‏دانم، اما مى‏گویند اشخاص منحرف هم هست. این براى چى. صد و بیست و چند نفر کاندیدا، واقعاً اینها اعتقادشان است؟ احتمال این را مى‏دهند که پیش ببرند؟ احتمال مى‏دهند که یک جمعیت زیادى به آنها رأى بدهد نه، مى‏خواهند اخلال کنند. اخلال است. این خود اخلال است. یک مملکتى، صد و چند نفرى رییس جمهور مى‏خواهند بشوند. صد و چند نفر آدمى که بعضی هاشان مثل اینکه مثلًا، بار فروشند. یک همچو مسایلى تو آن هست. من نمى‏دانم. درست نمى‏شناسم من.
این خودش یک نحوه اخلالى است که در یک کشورى، صد و بیست و چند نفر، اینها داوطلب بشوند، براى اینکه مى‏خواهم رییس جمهور بشوم و بعد هم خواهید دید که در این مثلًا تبلیغاتى که باید بکنند، خواهید دید که چه گروه هایى تبلیغات مى‏کنند.
نه از باب این که برسند به رییس جمهور. از باب این که نگذارند رییس جمهورى پیدا بشود، و لااقل اخلال کنند به اندازه‏اى که منعکس کنند در خارج که اینها یک همچو جمعیتى، ایران یک همچو کشورى هست. صد و بیست و چند نفر مى‏خواهند رییس جمهور بشوند و همه هم به جان هم ریختند و بعد هم خواهید دید که اینها چه بساطى سر هم درمى‏آورند. اینها همه اخلالگرى هست، و ما از این مسایل، شاید اکثر جوان هاى ما از این مسایل غافل باشند. و بعد خدا مى‏داند که در قضیه مجلس شورا چه خواهد شد.
و مانده آن که بدتر از همه است براى این که، حدود مثلًا فرض کنید، 200 نفر مى‏خواهد وکیل بشود. این شاید چندین هزار نفر خودشان را منتخب کنند. رییس [جمهور بشوند]، مى‏خواهند نگذارند یک مطلبى بشود. یک وقت این بود که -یک اشخاصى- ما مواجه با یک اشخاصى بودیم که اینها واقعاً راه را، راه ما را راه صحیح نمى‏دانستند. خودشان یک راه صحیحى داشتند. خوب، یک چیزى بود. مى‏نشستند صحبت مى‏کردند که این راه درست است یا آن درست. یک وقت این است که قضیه این نیست.
قضیه این است که اینها از یک نقطه مى‏ترسند و آن اسلام است و از یک جمعیت مى‏ترسند. آنهایى که به اسلام اعتقاد دارند، آنهایى که در راه اسلام فعالیت مى‏کنند. این سیلى که این ابرقدرت ها از ایران خوردند، از اول عمرشان تا حالا نخورده بودند این سیلى را.(12)

رشد سیاسى - فکرى ملت
 

باید یک دولت مستقرى با همت شماها، با همت ملت، یک انتخابات صحیحى بشود با همت ملت، ملت مى‏شناسند افراد صالح را. لازم نیست که حالا یک چند سال هم ما درسشان بدهیم. نخیر، خودشان مى‏فهمند. این ملت چیز مى‏فهمد، مى‏فهمد کى آدم صالح است کى آدم ناصالح.
البته گاهى هم یک کسى خودش را جا مى‏زند، اما این گاهى است. هر کسى در هر شهرى که هست، طول این بیست، سى سالى که همراه با این مردم بوده مى‏داند که اینها کدام یکى‏شان از ریشه‏هاى آنهاست. کدام‏شان نیستند. مى‏فهمند کى بوده است که در آنجا خوش رقصى کرده و کى بوده است که نه، آن طور نبوده، مخالف بوده و نتوانسته صحبت کند، مى‏شناسند. مردم آنهایى را باید انتخاب بکنند که مى شناسند که به این ملت خدمتگزار است و دلش براى این طبقه ضعیف مى‏سوزد.(13)

شرکت در انتخابات و مقابله با توطئه‏ها
 

دشمنان اسلام و نهضت، در خارج و داخل، تبلیغات زهرآگین خود را شروع کردند، و چنین وانمود مى‏کنند که مردم در این انتخابات بى‏تفاوتند و به سردى و سستى گراییده‏اند. مى‏خواهند شما را متهم کنند که از جمهورى اسلامى رو برگردانیده اید.
از شما ملت مبارز انتظار دارم که با شرکت همگانى خود یاوه سرایان را رسوا کنید. و نیز اطلاع دادند که در اطراف دانشگاه -که محل اقامه نماز جمعه است- گروهى براى اخلال در شرکت در انتخابات بپا خاسته‏اند. دولت موظف است از آنان جلوگیرى کند، و مردم موظفند به تبلیغات آنان اعتنا نکنند.(14)

پی‌نوشت‌ها:
 

8. صحیفه امام، ج‏12، ص 128
9. صحیفه امام، ج‏12، ص151
10. صحیفه امام، ج‏12، ص 199
11. صحیفه امام، ج‏11، ص484
12. صحیفه امام، ج‏12، ص 97
13. صحیفه امام، ج‏10، ص 524
14. صحیفه امام، ج‏9 ،ص 259